سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیعیان اسرائیل و فلسطین

از وقتی که انسان در بهشت افریده شد تا امروز، مانند یک خواب و خیال گذشته است. انسان هنوز ناراحت بیرون رانده شدن از بهشت است. و می پرسد چرا برای کاری که نکرده باید مجازات شود؟ جرم پدر برای او نباید نوشته می شد! حضرت آدم با خوردن دو دانه گندم، مورد غضب خداوند قرار گرفت و از بهشت بیرون رانده شد. حقش بود. ولی او توبه کرد و به بهشت بازگشت. و ما مانده ایم با این دریای مشکلات. لذا انسان ها بر دو دسته شدند: اول کسانیکه مانند حضرت آدم ع به دنبال توبه و بازگشت به سوی خدا بودند. دوم کسانیکه با خدا لج کرده و زندگی را برای خود و دگران حرام کردند. آنها بجز جنگ و دشمنی و قهر چیزی سراغ ندارند. البته عده ای هم بی خیال همه چیز شده گفتند:خودمان بهشت روی زمین را می سازیم، و منت خدا را نمی کشیم! لذا دنیای ناشکری آغاز شد. در گروه اول فقط تعدادی بودند(و قلیل من عبادی الشکور) آنها می گفتند: ما به سزای عمل ناکرده، مجازات می شویم ولی خواست خدا است. ما چون خدا را دوست داریم، حتی اگر ما را به جهنم هم بفرستد از او راضی خواهیم بود. همینکه ما را افریده و در جمع هستی جهان نفس می کشیم، خودش جای شکر دارد. مگر ما از بهشت چه می خواستیم؟ روی زمین هم همه آنها هست. و هر جا هم کمبود بوده، خداوند از بهشت برایمان می فرستد. مثل اینکه قوچ را برای حضرت ابراهیم فرستاد، که او قربانی کند و گوشتش را تقسیم کند. و چه گوشت خوشمزه ای دارد. میوه های بهشتی مثل انار و انگور و خرما را هم، برای حضرت مریم می فرستاد. گندم و جو و غلات را هم به حضرت آدم داد، تا کشاورزی کند و افزایش دهد. الان هم هر روز بر ذخایر دریا و کوهها اضافه می کند. و با ارسال باران گیاهان را برای ما می رویاند. ما که بهشت را داریم. چرا ناراحت باشیم و زندگی را برای خود تلخ کنیم. خدا هم می داند که بخاطر حضرت آدم ما از بهشت رانده شده ایم، لذا به دنبال بهانه است تا ما را برگرداند.(ولا تیئسوا من روح الله). هر جرم و عصیانی می گذاریم، خدا می بخشد. (بشرط توبه و عدم تکرار). اصلا ما را به زمین فرستاده، تا دوران مدیریت جهانی را یاد بگیریم. و شیطان را برما مسلط کرده تا انگیزه داشته باشیم! حتی برای انبیا دشمن تراشیده(و جعلنا لکل نبی عدو من المجرمین) تا تحرک آنها بیشتر شود. از همان ابتدا می فرماید شیطان دشمن شما است. اما همه این استدلال ها برای اکثریت مردم قابل فهم نیست، لذا قران می فرماید اکثرا نمی فهمند، و لذا اکثرا هم ناشکر هستند. متاسفانه در زمان ما ناشکری و ضدیت با خدا، بصورت یک مکتب جهانی در امد. کمونیزم و امپریالیزم دو تیغه یک قیچی بودند، که خدا را از زندگی بشر بیرون بیاندازند.می گفتند چون خدا ما را بیرون انداخته! ما هم او را کنار می گذاریم. یهود گفتند که دست خدا بسته است.(یدالله مغلوله) اما خداوند فرمود دست خودتان بسته باد. من بشر را در رنج و عذاب گذاشتم تا استعدادهای خود را کشف کند: مواظب او هستم تا نسوزد. اما چه کنم که بعضی ها فقط به درد سوختن می خورند(بسوزند چوب درختان بی‌بر. سزا خود همین است مر بی‌بری را) البته خدا هم برای هیزم جهنم تعدادی را لازم دارد.(لاملان جهنم، هل من مزید). و شقی آن کسی است که با خدا قهر می کند. می خواهد بدون منت خدا! برای خودش در زمین بهشت سازد و خدایی کند. ولی عاقبت باید برود. مرگ حق است. و هیچکس را گریزی از ان نیست. پس ساختن این دنیایی برایش کافی نیست. اگر او از این کار عبرت بگیرد. و بازگشت به سوی خدا کند. خداوند او را در بهشت های جدید و کرات دیگر برای ابد وارد می کند. خرید یا بازگشت به بهشت ارزان و با دوام است. اما ساختن بهشت در دنیا گران و بی دوام! یک عمر فعالیت می کند، یک خانه صد متری می سازد. ولی ان را هم باید بگذارد برای شوهر آینده زنش! ایا اینهمه خسارت می صرفد که انسان با خدا قهر باشد؟ لذا در زمان حاضر، دنیا بسوی آشتی با خدا در حال حرکت است. و رستاخیز جهانی بیرون کردن شیطان آغاز شده است

Why should man reconcile with God?

From the time when man was created in heaven until today, it has passed like a dream. Man is still upset about being thrown out of heaven. And he asks why he should be punished for what he did not do? Father"s crime should not have been written for him! Hazrat Adam was angered by God by eating two grains of wheat and was thrown out of heaven. He was right. But he repented and returned to heaven. And we are left with this sea of problems. Therefore, people were divided into two categories: First, those who, like Adam, sought repentance and return to God. Second, those who rebelled against God and made life haram for themselves and others. They know nothing but war and enmity and violence. Of course, some people became carefree and said: We will build heaven on earth ourselves, and we will not kill God! Therefore, the ungrateful world began. In the first group, there were only a few () They said: We are punished for not acting, but it is God"s will. Because we love God, we will be satisfied with him even if he sends us to hell. As soon as we breathe in the universe that created us, there is something to be grateful for. What did we want from heaven? There are all of them on the ground. And wherever there is a shortage, God sends us from heaven. Like he sent a ram to Abraham, so that he would sacrifice and divide its meat. And what delicious meat it has. He used to send heavenly fruits like pomegranates, grapes and dates to Hazrat Maryam. He also gave wheat, barley and grains to Hazrat Adam, so that he could cultivate and increase. Even now, every day it adds to the reserves of the sea and the mountains. And by sending rain, he grows plants for us. We have heaven. Why should we be sad and make life bitter for ourselves? God also knows that we were expelled from Paradise because of Adam, so He is looking for an excuse to bring us back. Every crime and rebellion we commit, God will forgive. (provided repentance and non-repetition). He sent us to earth to learn the era of global management. And let the devil dominate us so that we have motivation! Even for the enemy prophets shaved () to increase their mobility. He says from the beginning that Satan is your enemy. But all these arguments are not understandable for the majority of people, therefore the Qur"an says that most do not understand, and therefore most are ungrateful. Unfortunately, in our time, ingratitude and opposition to God has become a global school. Communism and imperialism were two blades of the same scissors, to throw God out of human life. They said because God threw us out! We leave him too. The Jews said that God"s hand is tied. I put mankind in suffering to discover his talents: I watch over him so that he does not burn. But what can I do when some people eat only for the pain of burning (burning the wood of barren trees. This is the punishment for barren myrrh) Of course, God also needs some for the firewood of hell. And Shaqi is the one who is angry with God. He wants without God"s blessing! He should make a paradise for himself on earth and become a god. But eventually it has to go. Death is right. And no one can escape from it. So building this world is not enough for him. If he learns from this. and return to God. God will enter him in new paradises and other worlds for eternity. Buying or returning to paradise is cheap and durable. But making paradise in the world is expensive and unsustainable! He works for a lifetime, builds a hundred-meter house. But he should leave it for his wife"s future husband! Does it take so much damage for a person to be angry with God? Therefore, at the present time, the world is moving towards reconciliation with God. And the global exorcism has begun.